محل تبلیغات شما

فلسفه در روزگار فروبستگی به روایت دکتر رضا داوری اردکانی- گفتگو ونگارش: علی خورسندی طاسکوه-ناشر: پژوهشکده مطالعات فرهنگی واجتماعی وزارت علوم وتحقیقات وفناوری-چاپ دوم تابستان 1389

*از زمان فرانسس بیکن، كه علم جدید قوام پیدا کرده است، هرگز علم از تکنولوژی جدا نبوده است. این فیلسوف اعلام کرد که علم باید ما را به قدرت برساند. وقتی او گفت که علم باید ما را به قدرت برساند مقصودش این نبود که ما را به حکومت و سلطنت برساند، بلکه مرادش قدرت تصرف در طبیعت بود. تکنیک چیزی جز قدرت تصرف نیست. اما علوم انسانی که ظاهراً نسبت مستقیمی با تکنیک و تکنولوژی ندارند، برای نظم دادن به جهان تکنیک به وجود آمده اند. ص 20-21

*علوم انسانی در غرب، در قرن نوزدهم به وجود آمد، یعنی این علوم شرط به وجود آمدن تجدد نبود. ص22

*اگر علم را ستون بزرگ و اصلی جهان متجدد بدانیم، میتوانیم بگوییم که فلسفه در زیر این ستون پنهان شده است. ص 25

*مرحوم دکتر زرین کوب درباره مرگ مولانا جمله ای نوشته است که شاید کمی شاعرانه باشد، ولی من بیشتر آن را جمله ای تاریخ تلقی کرده ام تا شاعرانه. سخن او این بود:"بامرگ مولانا، امت پشتوانه خود را از دست داد". جهان، جهان علم و معرفت است و با علم و معرفت ، قرار واعتماد و اطمینان حاصل می شود. با مرگ مولانا و سعدی و ابوریحان و ابن سینا اشخاص نمی روند، بلکه جهانی می رود، اما ما از آن جهان غافل شدیم و به آن پشت کردیم وآن عالم از ما پوشیده شد ودیگر مرجع ما قرار نگرفت. به غرب رو کردیم، ولی در غرب هم لویی پاستور و دکارت و شکسپیر را ندیدیم. ما از غرب فقط تکنولوژی و مخصوصاً اسلحه را دیدیم. ص 27

*فلسفه، خود آگاهی وتوجه وتذکر است، ولی علوم دیگر کارشان پژوهش در منطقه ای خاص، برای رسیدن به نتیجه ای معین است. ص 32

*ما هم پول نفت داریم و آسان ترین راه توسعه هم این است که وسایل تکنیک و ازجمله وسایل مخابراتی وارتباطی بخریم و از فواید آنها بهره مند شویم. البته ورود این وسایل واستفاده از آنها نظم زندگی و عقاید وآداب و عادات مردمان را دگرگون می کند. لنین خطاب به کسانی که از بستگی شدید روستاییان به عقاید خود می گفتند، گفته بود که به اعتقادات مردم کاری نداشته باشید. همین که یک لامپ برق در خانه روستایی روشن می شود، فکر او تغییر می کند. ص 60

*روشنفکری از لوازم دوره ای از تاریخ تجدد است، اما روشنفکری را به جای علم و پژوهش نمی توان گذاشت و آن را مخصوصاً نباید با فلسفه اشتباه کرد. روشنفکر زمان ما باید وظایف خاص خود را، که مهم ترینش نشان دادن اوضاع بحرانی به مردم است، انجام دهد. اکنون به نظر می رسد که دوران روشنفکری به پایان رسیده است و به این دلیل ، در ایران هم روشنفکری نشاط ندارد. ص 69

*درست است که سعدی شیراز را دوست می داشت، اما روا نیست که گمان کنیم سعدی باید به شیراز ببالد، بلکه شیراز به سعدی می بالد. یعنی در ذات جغرافیایی واجتماعی شیراز این نبوده است که سعدی و حافظ داشته باشد. درحقیقت، این یونان نیست که افلاطون وبقراط و هنرمندان و شاعران وفیلسوفان و دانشمندان بزرگی چون اینها را پرورده است. بزرگی یونان به علم و هنر است، نه اینکه یونان در ذات خود علم پرور وهنرپرور باشد؛ که اگر بود همواره کانون علم وهنر باقی می ماند. ص 97

*. می توان در باب نسبت آداب و رفتار و عمل اقوام با مبادی تفکر واصول تمدنشان تحقیق و تفکر کرد،.ص 97

*وقتی ذوق دانایی به وجود می آید ، صاحب آن به همه جا سر می کشد تا هر کجا علمی هست، آن را فراگیرد؛ کاری که غرب جدید نیز انجام می دهد. اما غرب کنونی به قصد آموختن به فرهنگ های قدیم رونکرده است و نمی کند، بلکه می خواهد مهر خود را به تمام علم وفرهنگ نوع بشر بزند. ص 100

*فردید در زمانی که من او را شناختم، خود را هم سخن هیدگر می دانست و در توضیح این سخن به سادگی می گفت که اولاً، در فلسفه نسبت مراد ومریدی معنی ندارد و ثانیاً، هیدگر فیلسوفی نیست که کسی بتواند از او پیروی یا تقلید کند. ص 1

قربانی شدنِ توده‌یِ بشریت به سودِ بالیدنِ نوعِ تواناتری از انسان

قانون ملل- جان رالز- مترجم: مرتضی بحرانی و محمد فرجیان-نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی-1389

تاریخ، فرهنگ وهنر ترکمان- اسدالله معطوفی –جلد دوم–انجمن آثار و مفاخر فرهنگی -1383

علم ,ص ,است، ,سعدی ,غرب ,فلسفه ,را به ,علم و ,به وجود ,است که ,آن را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رنگین کمون جینگیلی کتابخانه عمومی امامت بومهن